دیدگاه قرآن كریم
انسان باید افزاری از یقین در دست داشته باشد تا او را به یافتن قوانینی كه باقیمانده مناسبات عینی جهان فیزیك را توضیح میدهند، در كمترین زمان یاری رساند. در این عصر، آن افزار، قرآن كریم است؛ زیرا در مواردی كه نظریههای كهنه فیزیك با قرآن مباینت داشت، پس از قرنها مشخصشد كه حق با قرآن كریم بودهاست. بنابراین، از این پس میتوانیم با تدبر در آیات قرآن كریم، آن را افزار و معیار سنجش و شناخت دیگر قوانین ناشناخته فیزیك قرار دهیم.
از نظر قرآن كریم جهان پیدا پایانی دارد و پایان یافتنش نیز به همان صورتی است كه خداوند آن را آفریدهاست. یعنی شیوه همان است ولی به صورت عكس عمل میشود. شیوهای را كه قرآن كریم در این مورد ضمن آوردن مثالی بیان كرده، هنوز به ذهن هیچ دانشمندی نیامده و قدرت علمی و تخیلی آنان تاكنون به این قله رفیع نرسیدهاست.
قرآنكریم درمورد پایان جهان و آغاز جهانی دیگر میفرماید:
یوم نطویالسماءكطیّالسّجلّللكتبكمابدأنااولخلق نعیده وعداًعلیناانا كنا فاعلین(انبیاء:104)
ترجمه: روزی(زمانی) كه میپیچانیم (درمینوردیم) آسمان (كیهان) را چون پیچاندن طومار نامهها. همچنانكه شروع كردیم آفرینش اولیه را، برمیگردانیم آن را. وعدهایاست كه اجرای آن بر ماست و ما آن وعده را بهانجام خواهیم رساند.
نكتههای جالبتوجه در این آیه:
1- ترسیم شكل آفرینش و گسترش كیهان.
2- پایاندادن به جهان پیدا، به شیوه عكس آفرینش آن.
3- تأكید بر اینكه گسترش كیهان ابدی نیست و یقیناً خداوند آن را پایان خواهد داد.
شكل گستردگی كیهان از نظر قرآن
همه ما یك برگ كاغذ لولهشده را دیدهایم. اگر به داخل این لوله كاغذی كه تا حدممكن پیچانده و سپس رها شده باشد بنگریم، چه شكل و حالتی را مشاهده میكنیم؟
پاسخ: «شكلی حلزونی»
اگر بخواهیم این كاغذ را مجدداً جمعكنیم، چه كاری را باید انجامدهیم؟
پاسخ : لایههای مركزی آن را منقبض و فشرده میكنیم و میپیچانیم. در نتیجه، لایههای فوقانی نیز از انقباض و فشردگی لایههای مركزی تبعیت كرده و روی یكدیگر جمع و هموار میشوند.
شكل حلزونی، شكلی است كه قرآنكریم با مثال «كطیالسجلللكتب» یعنی پیچاندن طومارها(نامههای قدیمی) شكل آفرینش كیهان و نیز روش برچیدن جهان پیدا را برای همگان از یك كودك دبستانی تا یك دانشمند كیهانشناس مشخصكردهاست.
ویژگیهای لایههای حلزون كیهانی و شمار آنها
تعداد لایههای این حلزون نیز باتوجهبه آیههای زیر، هفت لایه است:
نوح: 15ـ الم تر كیف خلقالله سبع سموات طباقا
ملك: 3ـ الذیخلق سبع سموات طباقاً ماتری فی خلقالرحمن من تفاوت فارجعالبصر هل تری من فطور
مۆمنون: 17ـ ولقد خلقنا فوقكم سبع طرائق
نبأ: 12ـ و بنینا فوقكم سبعاً شداداً
هر یك از این آیات، یكی از ویژگیهای آسمانهای هفتگانه یا لایههای حلزون كیهانی را بازگو میكند:
در آیه اول خداوند بر چگونگی آفرینش كیهان در هفت لایه تأكید، و كیهانشناسان را بر آگاهی یافتن از «سازمان كیهان» فراخوانده است.
آیه دوم بر همگنی، یكپارچگی، پیوستگی و خللناپذیری هفت لایه كیهان تأكید دارد.
ق: 6 ـ افلم ینظروا الیالسّماء فوقهم كیف بنیناها و زیّنّاها ومالها من فروج
این آیه بدون ذكر هفتلایهبودن كیهان، پیامهای دو آیه بالا را یكجا دربردارد.
آیه سوم نیز نشان میدهد كه هریك از لایهها یك ”راه”؛ به حساب میآیند؛ و چون ما در لایه آخر حلزون كیهانی قرار گرفتهایم، واژه ”فوقكم”؛ بسیار بهجا و شایسته به كار رفته است.
آیه چهارم گویای این واقعیت است كه این هفت لایه سخت هستند؛ و با اینكه روی هم قرار گرفتهاند، با یكدیگر درنمیآمیزند.
همه این آیات درست؛ ولی یك آیه و تنها یك آیة سهواژهای كه با سوگند همراه است، یك دنیا مطلب با خود دارد؛ كه حتی برای مخالفین، جای هیچ شك و شبههای را باقی نمیگذارد كه شكل كیهان حلزونی است. گویا بیشتر شگفتیهای قرآن در آیاتی نهفتهاست كه سهواژهای است و بیشتر با سوگند شروعمیشود:
والسماء ذاتالحبك(ذاریات: 7)
سوگند به كیهان دارای راهها. (ولی چهجور راهی؟)
المنجد، كتاب:
1. ”حبك”؛ جمع ”حباك”؛ است.
2. حباك: الحظیره تكون بقصبات تعرض ثم تشد.
3. الحظیره: جایی كه احاطهشدهباشد، دهلیز، تنگنا، راه تنگ و دراز
4. قصب: هر استخوان لولهمانند، دراز و توخالی، هر استخوان مغزدار، مری و نای و نایژهها
5. تعرض ثم تشد: گشاد و گسترده و سپس سخت و محكم میگردد.
خلاصه كلام: راه تنگ و درازی كه از تونلهایی تشكیلشده كه(هرچه در آن پیش میرویم) گشاد و گسترده، سپس(دیوارههای) آن سخت و محكم میشوند.
المنجد:
ـ حبكه: چیزی مانند لواشك لولهشده
ـ حبیكه: چین و شكن آب
ـ حبكالحبل: پیچ و تاب داد ریسمان را.
اگر به تمام معناهایی كه برای ”حباك”؛ و واژههای همخانواده آن آمده توجه كنیم، درمییابیم كه چه نوع راهی منظور خداوند بودهاست كه واژة ”حبك”؛ را بهكاربرده و از بهكارگیری واژههای ساده زیادی كه همه، معنا و مفهوم ”راه”؛ را میرسانند خودداری كردهاست.
آیا به نظرنمیرسد این واژه همه ویژگیهایی را كه لاك یك حلزون داراست، به ذهن ما میآورد؟ آیا دیوارههای لاك حلزون، فضای بستهای را ایجاد نمیكند؟ آیا این لاك میانتهی نیست؟ آیا فضای تهی آن با چیزهایی نمیتواند پرشود؟ آیا شكل لولهای و تونلی ندارد؟ آیا هرلایهای كه درست میشود، گستردهتر نمیشود؟ آیا دیواره این لاك سخت و محكم نیست؟ آیا این لاك با پیچوتاب خوردن شكل نگرفته است؟
برخی ترجمهها از قرآن كریم، ”حبك”؛ را راههای ”تو در تو”؛ و ”توبرتو”؛ معناكردهاند كه یكی از ویژگیهای مهم حلزون نیز همین است.
ویژگیهای جسم دارای شكل حلزونی
بنابرآنچه كه در بالا اشارهشد، برای تجسم شكل كیهان در ذهن خویش، لاك یك حلزون طبیعی كه دارای هفت لایه باشد را در نظر آورید و ویژگیهای«جسم دارای شكل حلزونی» را كه از این پس به اختصار «حلزون» نامیده میشود، بهشرحزیر مورد مطالعه قراردهید:
1. نیروی گرانش حلزون در هسته یا مركز آن نهفتهاست.
2. هستة حلزون نمیتواند خودبهخود ایجادشدهباشد، زیرا نیازمند نیروی محركه اولیه است.
3. هرحلزونی از مركز رشدكرده و منبسطشدهاست.
4. هرچه لایههای حلزون از مركز دورترمیشوند، قدرت گریزازمركز و انبساط بیشتری پیدامیكنند.
5. انبساط حلزون تابع قانون خاصیاست. درنتیجه روند گسترش كاملاً منظماست.
6. یكی از ویژگیهای مهم جسم دارای شكل حلزونی این است كه امواج گوناگون از جمله صدا را بهتر منتقلمیكند. به همین دلیل تمام وسایلی كه صدا را منتقل می كنند، مانند بخش حلزونی گوش انسان و برخیدیگر از جانداران، شیپور و ترومپت، شكل حلزونی دارند. در دنیای امروز نیز انواع گیرندهها و فرستندههای امواج دیداری و شنیداری بوقیشكل، یعنی تاحدممكن دارای شكل حلزونی هستند.
پاسخی قاطعانه
خداوند كریم برای پاسخگویی به دانشمندانی كه معتقد به نبود ماده كافی در عالم هستی و درنتیجه تختبودن كیهان هستند نیز، پیشبینی لازم را كرده و در پاسخی دندانشكن میفرماید خداوند را دستكم گرفتهاند و بهدنبال نیروی دیگری هستند. حال آنكه روزی كه قیامت فرارسد، تمام كهكشانها در مشت اوست و آسمانها با دستش درهم پیچیده میشوند:
و ماقدروالله حق قدره والارض جمیعا قبضته یومالقیامه والسموات مطویات بیمینه سبحانه و تعالی عمایشركون(سوره زمر آیه 67)
ترجمه: ارزیابی نادرستی از خداوند دارند. روز قیامت تمام كهكشانها در مشت(دست توانای) اوست و آسمانها با دستش(ارادة ویژه و بیمیانجی خداوندگاری) در هم پیچیده میشوند. پاك و منزه است خداوند، از آنچه كه شرك میورزند(و بهدنبال نیروی دیگری هستند).
شاید اگر هسته حلزون به نیروی خاصی متصل نبود، نیروی گریزاز مركز لایهها تا آنجا به راه خود ادامه میداد كه نیروی گرانشی موجود در هسته بهكلی تحلیل رفته و این شكل تابدار به شكلی تخت تبدیل میگردید، ولی از آنجا كه در آیة بالا آشكارا و به روشنی آمدهاست كه قبضة حركت و پیچش كیهان در دست توانای «او»ست و «او» بر ایستاندن آن تواناست؛ پس، ایستاندن و معكوسكردن روند گسترش كیهان، حتمی است.
نكته قابل توجه در این آیه آن استكه خداوند در اینجا نیز بر شیوه برچیدن كیهان، دوباره تأكیدكرده، و وجود قدرت(نیرویكافی) و روش اعمال قدرت(درهمپیچاندن) را باز هم تذكر میدهد و پاسخ قاطعی به كسانی میدهد كه بهدنبال شریكی برای خداوند و نیروی دیگری هستند.
منبع: قرآن پژوه