کد سوال : 40214
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا پيامبر اسلام خلافت حضرت على(ع) را به صورت مكتوب بيان نكردند؟
پاسخ : پيامبر اسلام هيچ وقت در طول عمر شريف خود چيزى را ننوشتند و به قول قرآن، امى و مكتب نرفته بودند و نامههايى كه ايشان به پادشاهان و غيره مىنوشتند خط خود رسول خدا نبود، بلكه حضرت املاء مىفرمودند و كاتب ايشان كه حضرت على(ع) بود مىنوشتند. سپس رسول خدا نوشته را مهر مىزدند و بر فرض هم كه حضرت داراى خط مىبودند، مگر يك برگ نوشته ارزش و اعتبارش از تجمع كثير يكصدهزار نفرى غديرخم بيشتر است؟ نسبت به چنين نوشتهاى دهها شبهه و ترديد و اشكال و تهمت جعلى بودن مىتوان وارد كرد كه هيچ يك در سخنرانى صريح روز غدير قابل ورود نمىباشند. مخصوصاً اين كه بعد از آن سخنرانى و نصب خاص حضرت به مردم دستور داد به حضرت على(ع) تبريك گويند و به او به نحو سلام بر اميرمؤمنان سلام نمايند (السلام عليك يا اميرالمؤمنين) مردمى كه به اين حادثه صريح و عظيم وقعى ننهند به يك برگ نوشته هم عمل نخواهند كرد واگر سؤال شود چرا پيامبر در آخر عمر شريفشان فرمودند قلم و دوات بياوريد تا چيزى برايتان بنويسم تا هرگز گمراه نشويد صرف اتمام حجت با مردم و قدرتطلبان بود به همين دليل پيامبر بعد از جمله توهينآميز آن شخص ديگر اصرارى بر آوردن قلم و دوات و نوشتن نفرمودند زيرا كسانى كه تا اين اندازه از پذيرفتن ولايت حضرت امير(ع) استنكاف داشتند روشن شد كه نوشته هم اثرى نخواهد كرد و خواهندگفت پيامبر در طول عمر خود خط ننوشتند (بنا بر مصالح مختلف و متعدد) و اين خط جعلى است و از خود ايشان نيست. علاوه اين كه مصلحتهاى عدم كتابت ايشان از بين مىرفت و اگر هم مثل گذشته املاء مىكردند و حضرت على مىنوشتند گفته مىشد اين مسأله چون به نفع نويسنده است نظر خود او است و اعتبارى ندارد و اگر هم به شخص ثالثى مىدادند كه بنويسد گفته مىشد كاتب هميشگى پيامبر، على بود و كتابت از هر شخص ديگر مردود است و...
کد سوال : 40215
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا صحيح است كه درزمان ظهور امام زمان(عج) افرادصالحى مانند مالكاشترو شيخ عباس قمى و غيره زنده مىشوند، و جزء ياران آن حضرت قرار مىگيرند؟
پاسخ : در برخى از ادله دينى آمده است كه مومنين راستين و پاكباخته مىتوانند براى جهاد در ركاب مقدس امام عصر(عج) به دنيا آيند و در اين راه مقدس شربت شهادت نوشند. در دعاى عهد نيز اين آرمان بزرگ به عنوان يكى از خواستههاى شيعيان آن حضرت آمده است: «اللهم ان حال بينى و بينه الموت الذى جعلتهحتمامقضيا فاخرجنى من قبرى موءتزرا كفنى شاهرا سيفى مجردا قناتى ملبيا دعوه الداعى فى الحاضر و البادى». يعنى. پروردگارا! اگر مرگ ميان من و او فاصله انداخت مرا از قبر خويش بيرون آر درحالى كه كفن به تن كرده با سلاحى آماده...».
کد سوال : 40216
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : ازدواج موقت يعنى چه و دليل مشروعيت آن چيست؟
پاسخ : ازدواج موقت، يعنى آن كه مرد و زنى براى مدت مشخصى به عقد يكديگر درآيند. اين امركاملاً شرعى و داراى احكام ويژه خود مىباشد، و هيچ تفاوتى جز از نظر مدت و برخى مسائل حقوقى ديگر با عقد دائم ندارد. روايت نقل شده صحيح است، در آيه 24 سوره «نساء» نيز به اين امر اشاره شده است: وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَ. علاوه بر اين روايات بسيارى در ترغيب به نكاح موقت از اهل بيت(ع) وارد شده است. (بحار الانوار ، ج 46 ، ص 356 و ج 103 ، ص 297) از امام صادق (ع) نقل شده است كه درباره نكاح غير دائم فرمودند: من ناپسند مىدارم كه از دنيا خارج گردم و سنتى از سنتهاى پيامبر(ص) را به جاى نياورده باشم
کد سوال : 40217
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى استفاده از قرآن چه علومى لازم است؟
پاسخ : استفاده از قرآن شيوههاى گوناگونى دارد. برخى از شيوهها نيز به تخصص و فراگيرى علوم مقدماتى خاصى دارد. نوع ديگرى از برداشت و استفاده از قرآن هست كه به اين تخصصها نياز ندارد و كافى است انسان ترجمه قرآن را مطالعه نموده و استفاده كند. استفاده از قرآن براى افرادى نظير شما بايد در حد نكات واضح و روشن قرآن باشد، نه آيات متشابه و مطالب مشكل كه نياز به متخصص دارد. پيشنهادى كه براى استفاده بهينه از قرآن به شما مىشود اين است كه ابتدا اهل تلاوت قرآن باشيد و حداقل روزانه بعد از نماز صبح حدود چهار تا پنج سطر از آيات را قرائت كنيد. آن گاه يك نگاه اجمالى به ترجمه آنها داشته و در آنها تدبّر كنيد. مرحله بعد مراجعه به تفسير نمونه است. البته تفسير راهنما نيز كه اخيراً هفت جلد آن به چاپ رسيده براى شما مفيد و كارساز است. نكته ديگرى كه رعايت آن باعث آشنايى بيشتر با قرآن مىشود، طرح سؤال است. وقتى به تدبّر مىنشينيد در صدد طرح سؤال قرآنى و تفسيرى باشد و آنگاه جواب آن را از اساتيد متخصص بپرسيد كه حتماً به شما پاسخ داده و شما را راهنمايى خواهند كرد.
کد سوال : 40218
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه عاشق شويم و به وصال معشوق حقيقى برسيم؟
پاسخ : دمى موجودى است شيفته محبت كردن و محبت ديدن. البته به مقتضاى سن، روزى به سينه مادر عشق مىورزد و روزى به اسباب بازى و روز ديگر به هنر و ... در حقيقت به هر مقدار كه رشد عقلانى و روانى فرد كامل گردد، عشق ورزى او نيز متحول شده و به فراز بالاترى صعود خواهد كرد، البته اين تمايل در همه افراد يكسان نيست؛ برخى در همان سطح ابتدايى باقى مىمانند و برخى نيز صعود را ادامه مىدهند. شما در سطورى از نامه خود در توصيه اين تلاطم و دغدغهها ماندهايد، ولى همه اينها در نظام تكاملى انسان معنادار و هدفدار است. جاذبهها و كششهاى مختلف حيات جملگى براى به حركت درآوردن آدمى است تا او وارد صحنه عمل شود و در اين سير از «بودن» به «شدن» برسد. گرچه برخى در همين جاذبهها مىمانند و حركتى به جانب بالا نمىكنند؛ ولى برخى نيز خسته دل در تمناى محبتى عميقند و تا آن را در نيابند آرام نمىشوند. آرى فرزندم: المجاز قنطرة الحقيقه ؛ مجاز پل حقيقت است. دلباختگىهاى گذراى زندگى، پلى است تا آدمى ظرفيت دلباختن به حقيقت هستى را دريابد و آن گاه است كه آرام خواهد گرفت: أَلا بِذِكْرِ اَللَّهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ. نظامى گنجوى در پايان ماجراى ليلى و مجنون سخن حكيمانهاى را آورده كه در واقع تمام داستان را براى همين نكته سروده است. گويد: وقتى ليلى در بستر مرگ افتاد وصيتى براى مجنون به مادر خود كرد و گفت: به او بگو عاشق چيزى باش كه جاودان و ماندگار است، نه شيفته و دلباخته كسى چون من كه هيچ چيزش در اختيار خود نمىباشد و همواره در معرض مرگ و زوال و دستخوش تحوّل و بىقرارى است. به گفته اقبال لاهورى : نعره زد عشق كه خونين جگرى پيدا شد حسن لرزيد كه صاحب نظرى پيدا شد و به گفته حافظ : يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب كز هر زبان كه مىشنوم نامكررست عرضه كردم دو جهان بر دل كار افتاده به جز از عشق تو باقى همه فانى دانست سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روى در اين منزل ويرانه نهاديم اى دل مباش يكدم خالى زعشق و مستى وانگه برو كه رستى از نيستى و هستى و بالاخره : با مدعى مگوييد اسرار عشق و مستى تا بىخبر بميرد در درد خودپرستى عاشق شو ارنه روزى كار جهان سرآيد ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستى قلم را آن زبان نبود كه سرّ عشق گويد باز وراى حد تقريرست شرح آرزومندى جهت مطالعه بيشتر در اين زمينهها ر.ك: 1- اسرار الصلوة،ميرزا جواد ملكى تبريزى 2- المراقبات،ميرزا جواد ملكى تبريزى 3- در آسمان معرفت،حسن زاده آملى 4- نامهها و برنامهها،حسن زاده آملى 5- خودشناسى براى خودسازى،مصباح يزدى
کد سوال : 40219
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با توجه به حديثى كه مىفرمايد امام زمان(عج) وقتى ظهور مىكند كه ملئتالارض ظلما و جورا پس اصلاح جامعه معنا ندارد، آيا اين نظريه درست است؟
پاسخ : بايد دانست روايات گسترش فساد بيانگر شرط ظهور نيست، بلكه ترسيم سيماى جهان مىكند، از اين رو از وظيفه ما براى اصلاح خود و جامعه نمىكاهد. علاوه بر اينكه يكى از مصاديق ظلم آن است كه مصلحان جامعه و انسانهاى وارسته مظلومانه به دست سردمداران تبهكار و زيادهخواه كشته مىشوند. و اين نوع جنايتها در دوران آخرالزمان با توجه به سلاحهاى پيشرفته و ابزارهاى جديد شكنجه گسترش مىيابد. بنابراين حديث مذكور نه تنها دليلى بر خانهنشينى و نفى مبارزه نيست بلكه خود دليل آشكارى است بر فعاليت جدى مبارزان اصلاحگر و شهادت مظلومانه آنان به دست سركردگان ظلم و ستم، به گونهاى كه آن چنان عرصه بر مردم مستضعف تنگ مىشود كه انتظار حقيقى براى استقبال از نجاتدهنده اصلى در ميان مردم پديد مىآيد. و همين آمادگى واقعى است كه از شرايط ظهور حضرت ولى عصر(عج) مىباشد. براى توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مىكنيم: در طول تاريخ غيبت به ويژه در قرون اخير نوعى تفكر آسايش طلبانه در برخى پديد آمده و آنان بهانهاى مىطلبند تا از زير بار مسئوليت شانه خالى كنند! حال چه بهتر كه اين بهانه رنگ دينى داشته باشد. از جمله اين موارد آن است كه ما نبايستى با ظلم مبارزه كنيم زيرا ظهور امام زمان به تأخير مىافتد و حتى برخى پنداشتهاند كه بايد به ظلم و فساد نيز كمك كرد و در گسترش آن كوشيد تا اسباب ظهور بيشتر فراهم شود؟! اين تفكر ناشى از عدم شناخت مسئوليت و نشناختن دين الهى و برداشت غلط از موضوع ظهور است. زيرا: اولاً: هيچ يك از تكاليف شرعى مانند نماز، روزه، حج، امر به معروف، مبارزه با فساد و ... مشروط به چنين شرطى نيست، يعنى تكليف نماز و يا نهى از منكر تكاليفى مطلق هستند. يعنى آن كه عمل به آنها الزامى است، چه موجب تسريع در ظهور يا تأخير آن شود. ثانياً: هيچ يك از آموزههاى دين نمىتواند اركان واساس دين را معطل نمايد. اگر فرض كنيم (به فرض محال) پىگيرى تعاليم دين موجب تأخير در ظهور شود، باز عمل به آن تعاليم واجب است. ثالثاً: روايات مربوط به ظهور، اختصاص به اين گونه روايات ندارد، بلكه روايات ديگرى خبر از وقوع حركتهاى اصلاحى مانند انقلاب ايران و گسترش موج اسلامخواهى در جهان مىدهد.
کد سوال : 40220
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : معناى (استغفرالله) و شرايط توبه واقعى در كلام على(ع) را بيان نماييد.
پاسخ : الف) معناى استغفار در روايات: در نهج البلاغه آمده است: «كسى در حضور على(ع) مىگفت: «استغفرالله» حضرت فرمود: مادرت برتو بگريد، آيا مىدانى «استغفار» چيست؟ استغفار درجه «عليين» و نامى است كه بر شش معنا اطلاق مىشود ؛ 1- پشيمانى از گذشته، 2- عزم بر ترك و بازگشت از آن براى هميشه، 3- اداى حقوق ديگران، تا خدا را پاك ملاقات كنى و بر (ذمه) تو بدهكارى نباشد (حق الناس، خمس، زكات و...) ؛ 4- هر فريضه كه ضايع كردهاى، ادا كنى (مثل نماز، روزه و نذر واجب و...) ؛ 5- گوشتى كه از حرام بر بدن تو رويده، با حزن و اندوه آب كنى تا پوستت به استخوان بچسبد و گوشت تازه ميان آنها برويد. ممكن است كسى از راه درآمد، حرام به عيش و نوش و تنپرورى بپردازد و يا بر اثر هر لذت حرامى، چاق و فربه گردد. در اين صورت حزن و اندوه گناهان گذشته بايد به گونهاى بر وجود او آتش زند كه خواب و قرار را از وى بستاند. البته اين حال براى هر توبه كنندهاى حاصل نمىشود و اين در واقع مرتبهاى از مراتب كمال توبه و استغفار است؛ 6- سختى طاعت را بر بدنت بچشانى ؛ چنان كه شيرينى گناه را به آن چشاندى. طاعت حق و طوق بندگى مولا، سختىها و محدويتهايى دارد ؛ زيرا يك سلسله اوامر و نواهى هست كه بر نفس اماره ناخوشايند است. در مقابل انجام گناه بر وفق مراد نفس اماره همسو با راحتى جسم است. پس همانگونه كه نفس بر وفق مراد خود و بدن بر حسب طبعش، در راحتى و آسايش به سر مىبرد و لذت گناه را مىچشيد، بايد سختى طاعت و مشقت پذيرش قيد و بندهاى الهى و دينى را نيز بچشد. وقتى تمام اين شرايط تحقق يافت آن گاه بگويى: «استغفرالله»، (نهج البلاغه، كلمه 417) . ب ) شرايط صحت و كمال توبه: شرايط و دستورالعمل توبه واقعى و صحيح، همان چهار مورد اول روايت يادشده است. اگر گناه كارى همان چهار چيز انجام دهد، توبهاش صحيح و جاى عقاب ندارد. البته توبه داراى مراتبى است فلذا شرايط ديگرى نيز دارد تا توبه كنندگان اگر قابليت داشته باشند خود را از پايينترين مرتبه توبه به مراتب بالاتر برسانند. اين شرايط و آداب كه انسان را از حداقل تحقق توبه و پايينترين مرتبه آن به مراحل والاى توبه مىرساند شرايط كمال توبه مىگويند. براى عموم گناه كاران، تحقق شرايط صحت توبه كافى است و با تحقق آن گناه بخشيده مىشود ؛ ولى براى آنانى كه به اين حد قانع نيستند، راه باز است تا از بركات و آثار معنوى آن استفاده كنند و به مراتب بالاى انسانيت و مراحل بلند عرفان و معنويت دست يابند. با مطالعه شرح حال برخى از توبه كنندگان روشن مىشود كه يك گناه كار، چگونه مىتواند به مقامات بسيار بلند عرفانى دست يابد. ر.ك: توبه، حسين انصاريان توبه كنندگان، ابن قدامه
کد سوال : 40221
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا راهى وجود دارد كه نشان دهد توبه ما پذيرفته شده است؟
پاسخ : از آنجايى كه يقين نداريم توبه ما قبول شده است به ناچار در حال خوف و رجا خواهيم بود و همين حال خوف و رجا براى ما سازنده است. حقيقت توبه و استغفار، پشيمانى از گناه گذاشته و عزم و تصميم بر عدم ارتكاب آن در آينده است و اگر اين حالت براى كسى پيش آمد، اين نشانه توبه واقعى است و پذيرفته شدن توبه واقعى حتمى مىباشد. پس ما بايد سعى كنيم توبهمان استغفار حقيقى باشد. از چند طريق انسان مىتواند تا حدودى دريابد كه توبه او مورد پذيرش واقع گرديده است يا نه: الف) احساس بهجت و آرامش خاصى كه پس از دعا و توبه به انسان دست مىدهد يا به تعبير ديگر احساس سبكى از گناهان و آلودگىها. ب ) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشيمان شده و با تضرع و التجاى بيشترى خدا را بخواند توبه او مقبولتر است. بنابراين ميزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نيز مىتواند به عنوان يك علامتى به كار آيد. ج ) ميزان اعتماد به وعدههاى نيكوى الهى قابليت و عنايات الهى را افزون مىسازد. بنابر اين هر اندازه خدا باورى و توكل و اعتماد به وعدههاى او را در خود افزون يافتيم مىتوانيم بيشتر اميد يابيم كه ما را پذيرا گشته است. د ) هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و كنشهاى ما بيشتر هويدا گردد. يعنى رغبت كمترى به گناه و اراده و عزم راسخترى در اطاعت پروردگار يابيم نشان مىدهد كه توبه ما توبه واقعىترى بود و به همين نسبت مقبولتر واقع گرديده است. امام امت (ره) مىفرمودند: اگر بعد از ماه مبارك رمضان تغييرى در حالات خود يافتيد به همان نسبت وارد ضيافتالله شدهايد ولى اگر دگرگونى در شما پديد نيامد از آن بىبهره مانديد.
کد سوال : 40222
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : مسجد جامع چه خصوصيتى دارد؟
پاسخ : مسجد جامع به مسجدى گفته مىشود كه در آن نماز جمعه خوانده شده و معمولاً مردم در آن جا تجمع مىكنند (به عبارت ديگر مهمترين مسجد و پر رفت و آمدترين مسجد را مسجد جامع مىگويند).
کد سوال : 40223
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : كسانى كه از طرف مادر سيد هستند آيا تمام احكام سادات بر آنها نيز جارىاست؟
پاسخ : سيادت؛ يعنى انتساب به خاندان نبوت. اين انتساب تفاوتى ندارد كه از جهت پدر باشد و يا مادر. بنابر اين حتى اگر يكى از اجداد مادرى نيز از سادات باشند شرافت سيادت براى همه نوادگان محفوظ است. البته سيادت از نظر فقهى احكامى دارد مانند حرمت دريافت كفاره و زكات و جواز دريافت خمس كه اين احكام بنابه دلايل خود اختصاص به كسانى دارد كه از طرف پدر منسوب باشند.